مشخص شدن هدیه
اغازهرفصل زندگی زیباست
رویش وجوانه زدن دانه ای بنام فرزنددردرونم مرابه وجودمیاورد فرزندی که نه تنها عشق راباخودبهمراه داردیادپروردگارم رادراعماق قلب وجانم بیش ازپیش زنده خواهد کرد
هرلحظه اززمان که سپری میشود قلبم بیش ازپیش برایش خواهدتپید وشوق دیدارهدیه ای بس بزرگ راازخدای مهربانم درسرمیپرورانم عسلکم امروزبرایم بسیارزیباسپری شدباوجودان که باداشتنت دروجودم هرروزرا باتغییربه شب میکنم ولی امروز روزی بودکه فهمیدم خدای مهربان منت برسرم نهاده ویک پسرکی به من هدیه داده خدایی شکرت شکربه داده ندادهایت...
زمانی که دکتربهم گفت وضعییت جنین مناسب وجنسیتش پسر شوقی سراسروجودم رالرزاند فرزندم تنهاترین صدای که دران لحظه ارامم کرد شنیدن صدای قلب گنجشگیت بودوای نمیدانی چقدر لذت بخش است بعداتمام کارم سریعابه بابای زنگیدم خبربهش دادم اونم مثل من ذوق مرگ شدعسلم اون روزمادرجون همراهم بودوخیلی خوشحال شد
خدایابه بزرگی نامت قسمت میدهم ارزوی مادرشدن راازهیچ بنده ای دریغ نکن
خدای خودت کمک کن تا همه ای مامانای که بارشیشه دارن بسلامتی فارغ بشن امین...
پسرم میخواهم بدانی زندگی باتوشیرین ترین زندگیست...چه خوب است مادری برای تو...خستگی برای تو...نفس گشیدن کنارتو...من محتاج به این عشق غرغم کن دردریای بی کرانه عشقت ...شکربرای داشتنت