NikanNikan، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

پسمل مامان

نه ماهگی نیکان

1394/12/5 13:01
نویسنده : مامانی
80 بازدید
اشتراک گذاری

اول ازهمه ببخش مامانی برااینکه دیر به دیر میایم برات مینویسم

شکرخداپسرم نه ماهشم پشت سرگذاشت  البته نمیشه گفت بدون مریضی این ماه مامانی پسری بدجورانفولانزاگرفتن تاکاملا خوب بشیم یه دوهفته ای طول گشید شکرخداگذشت بلاخره توفصل سرما احتمالش زیاد دیگه چه میشه کرد براهمین پسریم یکم لاغرشد ولی قول داده زودزودجبران کنه

خوب مامانی همینکه وارد نه ماه شدی شروع کردی به سینه خیزرفتن عین این سربازای بیچاره هی به زوری خودتومیکشونی جلوالبته بعد یکی دوروز خیلی رونتر شدی راحترمیری وبلاخره به ارزوت رسیدی به شیلنگ بخاری دسترسی پیدا کردی تاولت میکنم سریع رفتی سمتش نمیدونم کاربه این خطرناکی چرااینقدربرات لذت بخش این روزا صداهای مختلفی ازخودت درمیاری البته ناگفته نماند که ازچهارماهگی که مامان باهات میحرفید شماهم اه به با تن های مختلف تحویلش میدادی ازاونا وقت تاحالاکلا اه به ده  نه ازاین الفاظ تادلت بخوادمیکی الانادیگه هم تنش بیشترشده  هم تعددش یه وقتا اینقدر سروصدامیکنی که احساس میکنم یه رادیو کنارم روشن

احسان وپارسا {خاله پسرجونات }اینسرکه داشتن میومدن پیشت برات  مرغ عشق اوردن که اقابدجوردیونش شدی  نمیدونی بادیدنشون په ذوقی میکنی چه جنب جوشی داری  البته من احساس میکنم که بادیدن پرندها چهاردست پا رفتن خیلی سریعترشد یه وقتای که بابا م غ عشقاازقفس میاره بیرون هی دنبالشونی  حتی تا سخترین جاها  هم ولشون نمیکنی پشت مبل زیرمبل  نداره اینقدر پی شون هستی تابه چنگشون بیاری  اخه یکش پروازکردن بلدنیست شماهم بااینکه هی دستت نوک نوک میکنن وچنگ میزنن ول بکنش نیستی  تابه زوری ازدستت بگیریم یه دل سیرگریه کنی حیونگیا گناه دارن تازشم بادیدن قفسشونم هی دادمیزنی منظورت اینه قفسشوبیارم پایین تا باهاشون مشغولشی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسمل مامان می باشد