هشت ماهگی قلقلگم
قلقلگی مامان که هرچی میاد شیرینترمیشه ادم دلش میخواد یه لقمه چرب کنه بخوردش ازبس که وروجگی شکرخداهرروزشیطون بازیهات بیشتربیشترمیشه همش دنبال یک چیز جدیدی دیگه همزن ابمیوگی ری چرخ خیاطی کلا لوازم برقی خونه جوابگوی کارت نیست برات تکراری شدن اخه مامانی تایه چیز جدیدمیزارم جلوت به حدی میری توبهرش وهنگی که زود زود ازچم خمش پی میبری بعدیه ساعت هیچ جذابیتی برات نداره چه کنیم فندوقی دیگه
گل پسرمامان الان همش دوست داری توجمع بچه هاباشی به بازی اونانگاه کنی یادبگیری واتیش بسوزنی
اخرهفته هاکه میریم خونه مادری و باباجون باهامان گلی مشغولی نمیدونی بادیدنت چه ذوقی میکنه اون فینگیل ریزه بهت میگه نی نی باباجونم که همش دنبال شماست کلی توپ بازی وره وره تفنگ بازی باهاتون میکنه که نگوجوری ازبودن کنارهم لذت میبرین که به زوری بایدجداتون کنیم تابخوابین هرچندباشنیدن گوچیگترین صداازهم هوشیار هوشیارین بیشتروقتا باباجون یایک دوشب داره باهاتون بازی میکنه تابلکه خسته شین اخ که چه اتیش بسوزنین وقتی یکم بزرگترشین
نیکان جون الان شش تادندون داره سه تا بالا وسه تاپایین البته یکم دندونات بی ترتیب بالا امد یعنی دندون جلوبالا وسطش درنیومده ولی کنارش امدبالا بااون دندون موشیات نمیدونی چقدرمامانی گاز گازمیکنی قربونت برم این اقاپسری مادیگه لب به فرنی نمیزنه نه اینکه دندون داره فقط دوست داره چلو گوشت بخوره اگه روزی سه بارم بهت پلا بدم بازم دوست داری مامان فدا شیمک پسرش...
خوب جونم برات بگه ازشیطون کاری فندوق عاشق شیلنگ بخاری هستی هی هی باروروگ میدوی سمتش تلاش میکنی که بگیریش ولی حیف که نمیتونی البته ناگفته نمونه چون یباردستت خورده به بخاری سوختی باحس کردن گرماش دوتادستاتوهی تکون میدی هو هومیکنی الاناباشنیدن اهنگ هی دست میزنی خودتوتکون میدی یعنی وقتی نشستی باسنت بالا پایین میکنی البته بابای کردنم بلدی کلا پسرمامان خیلی نخود ازنوع شوردواتیشه
این عگسا براوقتی که خودت مشغولی بااسباب بازیات