فندوق ریزه میزه مامان
گوچولو ریزه میزه مامانی فکرکنم الان بایداندازه یه فندوق فیسقیلی باشی عزیزک شیرینم هرروززندگی من وبابای واردمرحله جدیدی میشه هرچنداویل اصلا باورم نمیشدباردارم ولی روزبروزاوضاع تغییرمیکنه خداروشکرکه یکی ازفرشتهاشومیسپاره بمن والان محکم چسبیده به دل مامانی عسیسم خیلی دوستت دارم.... فینگیل منی
فندوق مامانی انشاالله روزی که این نوشتهاروبخونی که باعث افتخارمن باباشده باشی امین
خدامیدونه من وتوبابای چه روزهای تلخ وشیرین راباهم پشت سرگذاشتیم روزهای پرازاسترس ترس شادی وهیجان همه اش بخاطروجود پاک توبودولی هزاربارخدای مهربون رابخاطر داشتنت شکرگفتم.
عزیزکم من بابای تااخرین حدتوانمون براشگوفاشدنت تلاش میکنیم ازروزی که فهمیدم خدای مهربون منت سرماگذاشته ویکی از فرشتهاشو به ماداده زندگیمون زیروروشدخیلی ازمشگلات وگرفتاریهامون خودبخود حل شد من وبابای ایمان داشتیم همه این اتفاقات خوب بخاطروجودپربرگت توست